یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

زندگی کردن بدون غم نمی آید بمن

زندگی کردن بدون غم نمی آید بمن
فقر و بیماری قرین است و حشم نمی آید بمن

این جهان گر که دهد سهم مرا از آب و خاک
خوش نمی رقصم که شادی هم نمی آید بمن


عطر مست گل اگر دادی به سیل اشک و آه
در فراقت سیل و اشک و غم نمی آید بمن


کوزه ای پر از شراب و دُرد و درد

کرسی میخوارگی با دست ستم نمی آید بمن

با جفای یار من از وفا پر می شوم

درد در من آشنا و کم نمی آید بمن

نان و ریحانی مرا خوشتر باشد از کباب

کاخ ساسانی و جام جم نمی آید بمن


مسعود پوررنجبر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد