یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

مهرت به دل نشسته که دیوانه ام کنی

مهرت به دل نشسته که دیوانه ام کنی
از دوستان بریده و بیگانه ام کنی

می لرزم از هجوم گسل ها که آخرش
با ازحام خاطره ویرانه ام کنی

در آستان ساحت پیمان و همدلی
آتش کشی به جانم و پروانه ام کنی

ای من فدای خرمن انبوه زنبقت
کی میشود که سر به سر شانه ام کنی

کل می کشد به خاطر تو بی قراری ام
تا جلوه ای به کوچه و کاشانه ام کنی

پلکی بزن نظری را چکامه کن
تا جرعه نوش باده و پیمانه ام کنی

من کریه کرده ام بخاطر تو در هجوم غم
تا بسته پای طعم خوش دانه ام کنی


علی معصومی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد