یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

گیرم که عقابی همه در اوج و فرازم

گیرم که عقابی همه در اوج و فرازم
ای دوست بجز لذّت تو بر چه بنازم

انسان به جهان هیچ ندارد که چو عمرش
شیرین, همه عمری که به راهِ تو ببازم

اندوهِ فراقِ من از آن سیبِ لبِ توست
تا چیدَم و شد فاش به نزدِ همه رازم

در آینه یِ دل همه تصویرِ تو پیداست
در فکرِ خودم, اینکه بدونِ تو چه سازم


عقلم همه در حیرت و در چون و چرایی
چون با منی امّا همه در سوز و گدازم


علی پیرانی شال

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد