یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

کویر بسته ی لوتــم , تو را نمی دانم

کویر بسته ی لوتــم , تو را نمی دانم
شبیه یک برهوتم , تو را نمی دانم
نه یک پرنده به بالم نه سایه ای با من
درخت کهنه ی توتم , تو را نمی دانم
نه دجله ای زکنارم گذشته نه ابری
نخیل تشنه به موتم , تو را نمی دانم
هنوز نشئه ی سیبم شبیه آدم ها
دچار درد هبوطم, تو را نمی دانم
دعا کنم که نباشی تو مثل من تنها

به سجده ها و قنوتم , تو را نمی دانم
سرم به کار خودم بود چشم آبی تو
شکست بند سکوتم , تو را نمی دانم
نماد شانه ی دروازه های قرآنم
همیشه باز به روتم, تو را نمی دانم
دلم به وسعت سرسبز آسمان خوش باد
من عاشـــق ملکوتم, تو را نمی دانم

سیدقاسم حسینی سوته

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد