یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

دگر چشم امید از تو بُریدم من! خداحافظ

دگر چشم امید از تو بُریدم من! خداحافظ
ز با تو بودنم خیری ندیدم من! خداحافظ

اگر امید بامن بودنت یک ذره در دل بود
تمام هستی ام را خاک پایت مینمودم من! خداحافظ

تحمل در ره دلدادگی آئین مستان بود
ولیکن زود دل کندی ز میخانه! خداحافظ

دگر امیدِ بامن بودنی در تو نمی‌بینم
نخواهم کرد هرگز سعی بهر بودنت‌ دیگر! خداحافظ

شود این عشق تاوان گناهت اندر این دنیا
درآن دنیا نمیدانم گناهت را ببخشم من! خداحافظ

نه نفرینت کنم هردم نه آهی میکشم سویت
ندارم طاقت دیدار درد وغم برات من! خداحافظ

همی دانم که عشقت را به زیر خاک خواهم برد
فقط دردو غمِ جانسوزِ تو مانده برای من! خداحافظ

در آخر دامنت گیرد همان عشق و نمی‌دانی
هم عشق دیگری سوزانی و هم آرزوی من! خداحافظ


احمد عابدی