ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
ای رفته باز گرد که جانم به دست توست
در آرزوی دیدن چشمان مست توست
مرغ دلم اسیر تو باشد از ابتدا
در بند زلف پر شکن و پر شکست توست
وقتی صبا گذر کند از ، این سرای ما
درآن نسیم عطر تن دور دست توست
شعر و گل و شراب به دیوان شعر ما
یک گوشه از کتاب تو یا سر گذشت توست
ای پادشاه حسن چرا وقفه کرده ای
این تخت و این سریر برای نشست توست
دیگر که جان به تن از دوری تو نیست
تنها اگر که هست فقط هم ز هست توست
در چهره بدیع تو معبود جُسته ایم
این خلسه ای که هست ز روز الست توست
جعفر تهرانی