یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک کوچه ی مهتابی و از تو خبری نیست

یک کوچه ی مهتابی و از تو خبری نیست
در گوشه ی آن کوچه بجز, رهگذری نیست

چندی است ندارم خبری از تو و دیگر
از عشق از آن رایحه ی خوش, خبری نیست

تو رفتی و این خانه ی دل غمکده ای شد
جز تو  ز کسی  در دل تنگم , اثری نیست

کردم نظری بر همه ابیات و غزلها
جز موی تو و طعم لبت, شعر تری نیست

چشمان مرا هر غزلی  وصف تو گفتم
خون کرده و انگار که یک, دادگری نیست

از سوز غزل سوخته این شاعر عاشق
گر جان برود از تنش , این هم هنری نیست

شهرام_آذین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد