یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

و من مثل خریداران عطر
گردن تو را می‌بویم
سرمست می‌شوم
از عِطرالاولینی که از آغاز آفرینش
تو را هست
و خانه عشق ما را
به سالن رقص فرشتگان ماننده کرده است

لب به لب‌ات می‌سایم
که همچو یاقوت مذاب هستند
و زمین را در چرخش روزانه خود به دور خورشید
غرور می‌بخشد

به بودن تو
من محکوم به بهشت هستم
و شهروند جزیره خجستگان


خدای را شکر
از هستی مست‌آور تو، که مرا هست

علیرضا غفاری حافظ

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد