یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

به خوابم آمدی پر کردی از اندوه خوابم را

به خوابم آمدی پر کردی از اندوه خوابم را
به دست ابرهای تیره دادی آفتابم را
و حالا مثل نیلوفر به دنبال ردّ پایت
به هر سو می‌کشانم شاخه‌های پیچ و تابم را
یقین دارم که چشمانت ز هُرم واژه‌ها می‌سوخت
اگر روزی برایت می‌نوشتم التهابم را
و گر نه با هم‌این نامه برایت می‌فرستادم
دو برگ از دفتر اندوهِ بیرون از حسابم را
و یا بی‌پرده و روشن برایت شرح می‌دادم
فقط یک خط ز سرفصل کتاب اضطرابم را
که تا دیگر دلِ بی‌اعتقادت باورش می‌شد
که من هم چون تو پنهان می‌کنم از خود، عذابم را


- بهروز یاسمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد