یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

تو را می‌بوسمت

تو را می‌بوسمت
به هنگام ظهر
زیر برج آزادی
در معرض نگاه متحیّر انبوه شهروندان
می‌بوسمت در مراسم رسمی
که مردم، نگاه جدی گرفته‌اند
در معرض نگاه فقیهان
در برابر آن‌ها
که حکم سنگسار و اعدام
برای عاشقان دادند
گل‌بوسه‌ای از رخسارت می‌کنم
در میان مردم خشمگینی
که برای تشدید اخلاقیات قرون وسطایی
خیابان‌هارا بسته‌اند
می‌بوسمت تو را
در برابر پدر و مادرم
که روی برمی‌گردانند
و همه جا
دست در دور کمرت می‌اندازم و
تو را به رقص تانگو
دعوت می‌کنم
از ما
جز از این بوسه و رقص
چیزی نخواهد ماند
نگران هیچ نگاهی مباش

علیرضا غفاری حافظ

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد