یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یافتم ، آن آدمِ خوبِ خودم را یافتم

یافتم ، آن آدمِ خوبِ خودم را یافتم
همنشینِ سال ها تنهایی اَم را یافتم

یافتم آن نازگل ، از باغِ زیبایِ حیات
جلوه ای از لطفِ حق سویِ خودم را یافتم

یافتم یاری که مَه را مانَد او ، حینِ ظُلَم
رَخشِشِ بی مثلِ نورَش بر تنم را یافتم

یافتم آن گمشده نیمی ز خود ، در بحرِ عشق
بحر را پارو زدم تا کامِلَم را یافتم

یافتم آن ساغرِ مِی را که بی مِی بود و لیک
مَست می کرد و دلیلِ مستی اَم را یافتم

مهدی مستی زاده اضماره