ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
یافتم ، آن آدمِ خوبِ خودم را یافتم
همنشینِ سال ها تنهایی اَم را یافتم
یافتم آن نازگل ، از باغِ زیبایِ حیات
جلوه ای از لطفِ حق سویِ خودم را یافتم
یافتم یاری که مَه را مانَد او ، حینِ ظُلَم
رَخشِشِ بی مثلِ نورَش بر تنم را یافتم
یافتم آن گمشده نیمی ز خود ، در بحرِ عشق
بحر را پارو زدم تا کامِلَم را یافتم
یافتم آن ساغرِ مِی را که بی مِی بود و لیک
مَست می کرد و دلیلِ مستی اَم را یافتم
مهدی مستی زاده اضماره