ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
آینه شعر ِ تری از این دل شیدا بگو
واژه های مخملی از جان ِ پر سودا بگو
آینه حرفی بزن چیزی بگو با این دلم
شرح مستی و غزل خوانی یبی پروا بگو
آینه نقش و نگار نوجوانی را چه شد؟؟
بر جَبین ، چین های ناپیدا وُ پیدا را بگو
آینه جز سایه ای باقی نمانده از رُخم
کیش و ماتم عاقبت از عشق بی فردا بگو
آینه ای آینه هر قطعه ی تو قصهیست
قصه های سر به مهری از شب یلدا بگو
افسانه مهدویان
اندکی بغض را چاشنی قلمم می کنم
چشمه گریه را بر شعرم جاری می کنم
گریه بعد بغض نامه ام را خیس کرده
حال نامه خیس را چه کنم؟
ابوالفضل دوست محمدی سدهی