بر عشق سلام، بر گل و خار، سلام

بر عشق سلام، بر گل و خار، سلام
بر مردمِ آزاد و گرفتار، سلام

جز مِهر، به قلب خسته ی ما، ره نیست
بر دشمن و دوست، بر تو و یار، سلام
حمیده عسکری بیجاربسته سری

قصه ی ما را اگر با باد گفتی، راست گفتی

قصه ی ما را اگر با باد گفتی، راست گفتی
دردها را دیدی از بیداد گفتی، راست گفتی

خیره ماندی چون پری، بر قلب ماهی گیر دریا
رنج ماهی با دل صیاد گفتی، راست گفتی

گر ز خلقِ آشنا و خوبی ات، آزار دیدی
باز اما خانه ات آباد گفتی، راست گفتی
باز باران، با ترانه، شعر خواندی، یار ماندی
دوستت دارم، تو با فریاد گفتی، راست گفتی

سد نبستی چون تو بر دریاچه ی امیدواری
بی بهار از خنده ی خرداد گفتی، راست گفتی.

حمیده عسکری