یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ای نور دل و دیده و جانم! چونی؟

ای نور دل و دیده و جانم! چونی؟

وی آرزوی هر دو جهانم! چونی؟

من بی لب لعل تو چنانم که مپرس

تو بی رخ زرد من، ندانم چونی؟

تو سرنوشت منی از تو من کجا بگریزم

کجا رها شوم از این طلسم تا بگریزم

به جز تو نیست هر آن کس که دوست داشته بودم

اگر هر آینه سوی گذشته‌ها بگریزم

به هر کجا که روم آسمان من این است

سیاه مثل دو چشم تو، پس چرا بگریزم

حسین منزوی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد