ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
ﺩﻭﺗﺎ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮ ﻣﺸﺖ ﮐﺮﺩ ﺟﻠﻮﻡ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺍﮔﻪ ﺑﮕﯽ گل ﮐﺪﻭﻣﻪ ﻣﯿﻤﻮﻧﻢ ...!!!
ﭼﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺳﺨﺘﯽ ﺑﻮﺩ ...
ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻧﺶ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩﻣﻮ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺑﻮﺩ ...
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻧﺪﺍﺩﻧﺶ ﻣﺤﮑﻢ ﺯﺩﻡ ﭘﺸﺖ ﺩﺳﺖ
ﭼﭙﺶ !!!
ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﮔﻠﻪ ...!!!
ﺩﺳﺘﺸﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ...گل بود،،،،،
ﺍﺷﮑﺎﻡ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎﻡ ...
ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻧﺒﻮﺩ،ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﺷﮑﺎﻣﻮ
ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ...
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ تو ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﻫﻢ گل بود!!!!!!
آنکه تو را میخواهد!!!!
به هر بهانه ای میماند!!!!!!
* زنده یاد حسین پناهی*
غرض رفتن است نه رسیدن.
زندگی کلاف سردرگمی است،
به هیچ جا راه نمی برد، اما نباید ایستاد.
با این که می دانیم نخواهیم رسید،
نباید ایستاد...
من از هرچه تنها بخواهد بهمن چیزی بیاموزد-
بیآنکه بر شادمندیام بیفزاید یا مرا نشاط تازهای بخشد-نفرت دارم.
یوهان ولفگانگ گوته
این زیبایی نیست که آفریننده ی عشق است،
بلکه عشق است که آفریننده ی زیبایی است.
لئو تولستوی
اندوه و نشاط همواره دوشادوش هم سفر می کنند
و در آن هنگام که یکی بر سفره ی شما نشسته است
دیگری در رختخوابتان آرمیده باشد.
شما پیوسته چون ترازویی بی تکلیف در میانه ی اندوه و نشاط هستید.
"جبران خلیل جبران - شاعر و فیلسوف"
این زندگی بیمارستانی است که در آن هر بیماریْ
اسیرِ آرزوی عوض کردن تختهاست.
این یکی میخواهد روبهرویِ بخاری رنج بکشد،
و آن یکی گمان میبرد سلامتیاش را کنارِ پنجره باز مییابد.
همیشه به نظرم میرسد هرجایی که نیستم
همان جا احساسِ راحتی خواهم کرد، و
این پرسشِ جابجاشدن همانی است که
بیوقفه با جانم درمیان مینهم.